تولد8سالگی 8/3/92
تو اين روز طلايي تو اومدي به دنيا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز از اسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن يکي به نيت تو يکي از طرف من الهي که هزارسال همين جشنو بگيريم به خاطر و جودت به افتخار بودن امسال هم مثل سالهاي گذشته تولدت روتو جمع هم كلاسي هات گرفتيم .خيلي بهت خوش گذشت واز جشنت هم راضي بودي .از اول ارديبهشت همش ازمدير مدرست مي پرسيدي قراره تاچندم بيايم مدرسه وهمش هم با من قر مي زدي چرا من زودتر به دنيا نيومدم كه هنوز مدرسه ها باز باشه.آخه مي خواستي جشن تولدت واقعا 8خرداد باشه . كه آخر هم به دلت شد و...
بزودي نازنين دخترخاله مي شه
تاحالا نازنين تك نوه ي خانواده ي عزيزش بود اما شنبه انشاالله پسرخاله به دنيا مي ياد ومامانش برااولين بار خاله ودخترش هم دختر خاله مي شه اينقدر برابه دنيا اومدن اين بچه ذوق داره كه اصلا باورم نمي شه fekr mwkardam hesadat kone يكسر شكم خالش رو مي بوسه با پسر خاله صحبت مي كنه(به اميداينكه وقتي به دنيا بياد باصداي اون اروم بشه يعني صدا براش آشنا باشه) نمي ذاره خالش نارحت بشه وهر چيزي كه شكل بن تن داره دوست داره براش بخره(آخه ست وسايل واتاق ني ني بن تنه) از اسباب بازي گرفته تا خوراكي مثلا ديروز رفته يه سك سك ويك آبنبات چوبي كه عكس بن تن داشت براش خريده به نظر من تاريخ مصرف اين خوراكي تمام مي شه اما هنوز وقت خوردن اينطور خوراكي...
نویسنده :
مامانش
13:09
سال 84تا85
اتاق نازنین
اردو با همکلاسی های پیش دبستانی
جشن شکوفه ها
دخترم آرامتر زندگي را گام بردار تا من جاي گامهايت را نفس بكشم ... ...
نویسنده :
مامانش
18:31