منم خواهر می شم
نازنين در مراسم خواهر زن دايي
عروسي لعيا خانم در تاريخ 20/6/93تالار زيتون ...
نازنين 6ماهه ي من
اولين روزسال چهارم
هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون (زمر 9) به نام آنکه جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان بر افروخت به نام خداوندی که قلم را آفرید و آن را شایسته سوگند خویش قرار داد. به نام یگانه آفریدگاری که انسان را به زیور «اندیشه» و «تفکر» آراست و او را امانتدار این ودیعه الهی قرار داد و با سلام و درود به اصحاب فکر و فرهنگ و پیشتازان علم و معرفت، بار دیگر فصل روشن «مهر» از راه می رسد و صحیفه نورانی معرفت با سرانگشت تکاپو ورق می خورد و دروازه های آسمانی بینش و دانایی به ...
يه عكس هم از مامان نازنين
راهيان نور
راضي كردن بابايي با توجه به شرايط جسميش كه دكتر ممنوع السفر كرده بود براي من كه از اخلاق اون باخبربودم كاري بود بس راحت .اما نمي خواستم خدايي نكرده اگه مشكلي پيش آمد دچارعذاب وجدان شوم.تا اينكه قسمت شد وخودش پيشنهاد داد ومن هم سريع حرفش رو چسبيدم وراهي شديم. آغاز سفر 8شهريوربود ساعت 4بعدازظهر به سمت اصفهان . نماز وشام رو طبس بوديم وشب راصبح كرديم دراتوبوس تا به اصفهان رسيديم بعدازخوردن صبحانه به باغ پرندگان رفتيم. براي صرف ناهار واستراحت در اردوگاه بسيج اطراق كرديم وعصر همان روزرادر ميدان نقش جهان ...